- داستان يک تابلوي نقاشي
در يک دهکده کوچک نزديک نورنبرگ خانواده اي با 18 فرزند زندگي مي کردند. براي امرار معاش اين خانواده بزرگ، پدر مي بايستي 18 ساعت در روز به هر کار سختي که در آن حوالي پيدا مي شد تن مي داد.
در همان وضعيت اسفباک آلبرشت دورر و برادرش آلبرت (دو تا از 18 فرزند) رويايي را در سر مي پروراندند. هر دوشان آرزو مي کردند نقاش چيره دستي شوند، اما خيلي خوب مي دانستند