- كوله .پشتی.اش. را برداشت. و راه. افتاد. رفت. كه. دنبال. خدا بگردد؛ و گفت: تا كوله.ام. از خدا پر نشود برنخواهم. گشت.نهالی. رنجور و كوچك. كنار راه. ایستاده. بود.مسافر با خنده.ای. رو به. درخت. گفت: چه. تلخ. است. كنار جاده. بودن. و نرفتن؛ و درخت. زیر لب. گفت: ولی. تلخ. تر آن. است. كه. بروی. و بی. رهاورد برگردی.
كاش. می.دانستی. آن.چه. در جست.وجوی. آنی، همین.جاست.
مسافر رفت. و گفت: یك. درخت. از راه. چه. می.داند، پاهایش. در گِل. است، او هیچ.گاه. لذت. جست.وجو را نخواهد یافت.
و نشنید كه. درخت. گفت: اما من. جست.وجو را از خود آغاز كرده.ام. و سفرم. را كسی. نخواهد دید؛ جز آن. كه. باید.
»
شعر کودکانه شهادت امام موسی کاظم (ع)
»
همه چیز درباره ی تکثیر دلقک ماهی ها
»
قدیمی ترین فرش ایران در موزه وین
»
روبيکا هیچ گونه اينترنت رايگان براي همراه اول و ايرانسلي ف...
»
زیباترین مدلهای میز تلویزیون 2022 از تلویزیون تا کنسول
»
تفاوت النترا وارداتی و مونتاژ و اختلاف قیمت آنها
»
یک روش آسان برای پاک کردن لکه خمیردندان از روی فرش
»
اپلیکیشن های فیلم و سریال با اینترنت رایگان