- کمی دورتر ؛ فقط بایست ...
کفشها را بیرون آر ، ... پابرهنه باید قدم زد ...
می خواهم پنچره را بگشایم !
اینگونه که خیره می شوی از یاد می برم چه باید گفت ...
می خواهم امشب برای آخرین بار لالایی ام را دوباره بخوانم ... تو سکوت کن ... قول خواهم داد بعد از این هرگز لالایی نخوانم ...
قول خواهم داد تب هایم را از شدت تکرارها پشت چشمانم پنهان کنم ...
می دانم خنده ات می گیرد ... تو نخوان ...
سکوت ،
روزی آمدم با گامهایی که لرزشهایش را از ترس پنهان می کرد ...پشت همین پنجره
آمدم ، قاصدک هایم را با خود آوردم ، قناری را و حتی مترسک
»
شعر کودکانه شهادت امام موسی کاظم (ع)
»
همه چیز درباره ی تکثیر دلقک ماهی ها
»
قدیمی ترین فرش ایران در موزه وین
»
روبيکا هیچ گونه اينترنت رايگان براي همراه اول و ايرانسلي ف...
»
زیباترین مدلهای میز تلویزیون 2022 از تلویزیون تا کنسول
»
تفاوت النترا وارداتی و مونتاژ و اختلاف قیمت آنها
»
یک روش آسان برای پاک کردن لکه خمیردندان از روی فرش
»
اپلیکیشن های فیلم و سریال با اینترنت رایگان