-نواي نور!
نواها، آن گاه كه به هم آميخته مي شوند، دلها و جانها را تكان مي دهند. صداي نقاره حرم، هشداري بود كه مرا از خويشتن رها كرد؛ كاروان گذراي عمر، دراي خويش را اين چنين به گوشم رسانيد. زمان زيادي نداشتم!دير مي جنبيدم، غروب زندگي ام فرا مي رسيد؛ به ياد آوردم كه فرصت زياد نيست، در لحظه بايد زيست!
دستهاي معرفت جويم را بر آستانه آسمان هشتم فرا بردم و با نگرش به پرواز حجم سپيدي از كبوتران، دلم را به آنان سپردم تا فرا برند و مطهرش كنند!
در تقاطع گنبد طلا و نورانيت عرش خدا، جرقه اي زيبا، آتش عشق را در انديشه ام برافروخت. پس، سر به زير افكندم. وادي به وادي راه جستم و پيش رفتم و د
»
شعر کودکانه شهادت امام موسی کاظم (ع)
»
همه چیز درباره ی تکثیر دلقک ماهی ها
»
قدیمی ترین فرش ایران در موزه وین
»
روبيکا هیچ گونه اينترنت رايگان براي همراه اول و ايرانسلي ف...
»
زیباترین مدلهای میز تلویزیون 2022 از تلویزیون تا کنسول
»
تفاوت النترا وارداتی و مونتاژ و اختلاف قیمت آنها
»
یک روش آسان برای پاک کردن لکه خمیردندان از روی فرش
»
اپلیکیشن های فیلم و سریال با اینترنت رایگان