چشمامو میبندم (برای تو) / فان پاتوق

- چشمامو میبندم (برای تو)

ثانیه ها میگذرن و من تنهایی رو با سکوت شبانه حس میکنم
هر لحظه از زندگیم یه اتفاق شوم بود
شاید بشه اسمشو گذاشت تجربه
چه تجربه های تلخی!!
اما گاهی این تجربه های تلخ
مثل یه شکلات تلخ میمونن که آخرش شیرینیه خاصی وجود داره
میخوام چشمامو ببندم
وقتی چشمام بسته است تو تاریکیه خیال دنبال دستات بگردم
یه چیزی مثل گرمای وجودت سرمای تنمو جذب میکنه
یه چیزی مثل برق نگاهت چشمامو مات حضورت میکنه
نمیدونم شاید اینم بازیه روزگاره
که لب من بوسه های عاشقانه شو نثار وجود گرم تو بکنه
دنیا خیلی