- پدر من ۲ بار مرد . بار اول در یک آمبولانس ، هنگامیکه پس از یک حمله قلبی به سرعت به بیمارستان برده می شد . قبل از اینکه پزشکان بتوانند او را نجات دهند قلبش چند دقیقه از تپش ایستاد . بعدها او تصویری را که وقتی بدون نبض در آمبولانس دراز کشیده بود دیده بود توصیف کرد . او برادرش ( جو ) را که چند سال قبل مرده بود در حالیکه با یک ردای سفید موج دار روی یک تخت ، روی یک تپه تشسته بود ، دیده بود . وقتی پدرم به او نزدیک شد جو داشت با صدای بلند می خندید و برایش دست تکان می داد ولی از او می خواست که برگردد و برود . دفعه دومی که پدرم مرد ۳ سال بعد بود . دوباره قلبش از کار افتاد ولی گویا این بار برادرش آنجا
»
شعر کودکانه شهادت امام موسی کاظم (ع)
»
همه چیز درباره ی تکثیر دلقک ماهی ها
»
قدیمی ترین فرش ایران در موزه وین
»
روبيکا هیچ گونه اينترنت رايگان براي همراه اول و ايرانسلي ف...
»
زیباترین مدلهای میز تلویزیون 2022 از تلویزیون تا کنسول
»
تفاوت النترا وارداتی و مونتاژ و اختلاف قیمت آنها
»
یک روش آسان برای پاک کردن لکه خمیردندان از روی فرش
»
اپلیکیشن های فیلم و سریال با اینترنت رایگان