-ساز شادي، صداي مرگ
سيب سرخ خورشيد در يك روز تابستاني از گوشه آسمان لبخند مي زد و كوه هاي اطراف شهر مشهد كم كم خود را آماده مي كردند تا سفره پرستاره شب را براي ميزباني از آدم هايي كه آرزوهاي قشنگ و زيبايي دارند، پهن كنند. در اين هواي دل انگيز، خيابان ها شلوغ بودند و هركس به دنبال هدفي مي گشت. اعضاي يك خانواده نيز در بولوار پيروزي اين شهر داخل خودروي سواري پرايد نشسته بودند و با سرعت كم حركت مي كردند. قرار بود پدر، بچه ها را به پارك ببرد تا كمي بازي كنند. چند دقيقه بعد خودرو به ميداني رسيد و آن ها قصد دور زدن داشتند. در همين لحظه خودروي پرايد ديگري كه سه جوان داخل آن نشسته بودند، سررسيد.
»
شعر کودکانه شهادت امام موسی کاظم (ع)
»
همه چیز درباره ی تکثیر دلقک ماهی ها
»
قدیمی ترین فرش ایران در موزه وین
»
روبيکا هیچ گونه اينترنت رايگان براي همراه اول و ايرانسلي ف...
»
زیباترین مدلهای میز تلویزیون 2022 از تلویزیون تا کنسول
»
تفاوت النترا وارداتی و مونتاژ و اختلاف قیمت آنها
»
یک روش آسان برای پاک کردن لکه خمیردندان از روی فرش
»
اپلیکیشن های فیلم و سریال با اینترنت رایگان