-شب هاي بيمارستان
اين روزها هر جا مي روم، مي شنوم كه خيلي عوض شده ام، روحيه ام تغيير كرده، نگرانم مضطرب و بي تاب. همه مي پرسند چرا ناراحتم؟ مي خواهم برايم دعا كنند، كار خودم كه از صبح تا شب دعا كردن و ذكر گفتن است، با تسبيح مادربزرگ حسابي صميمي شده ام و با فروانداختن هر دانه اي از او كه مدام مشغول التماس به درگاهش هستم مي خواهم به همه بيماران شفا دهد و به بيمار من هم؛ هر روز و هر شب پاي سجاده در درياي مهر الهي تن خاكي و خسته ام را مي شويم و از او مي خواهم سلامتي را به همه ارزاني دارد.
خدا تجربه يك شب؛ نه يك ساعت نه حتي كمتر و كمتر از يك ساعت بيمارستان را نصيب هيچ كس نكند، ام
»
شعر کودکانه شهادت امام موسی کاظم (ع)
»
همه چیز درباره ی تکثیر دلقک ماهی ها
»
قدیمی ترین فرش ایران در موزه وین
»
روبيکا هیچ گونه اينترنت رايگان براي همراه اول و ايرانسلي ف...
»
زیباترین مدلهای میز تلویزیون 2022 از تلویزیون تا کنسول
»
تفاوت النترا وارداتی و مونتاژ و اختلاف قیمت آنها
»
یک روش آسان برای پاک کردن لکه خمیردندان از روی فرش
»
اپلیکیشن های فیلم و سریال با اینترنت رایگان