-دريغ از يك لحظه آرامش
محمديان- سعي مي كند عمل خود را توجيه كند گويي تصور مي كند با اين كار، حبس او كاهش خواهد يافت او در مورد حادثه مي گويد: وقتي مدركم را گرفتم پدرم به عنوان هديه يك اتومبيل برايم خريد متاسفانه من و برادرم براي به دست آوردن خواسته هايمان كوچك ترين زحمتي نمي كشيديم زيرا پدرم مرد ثروتمندي بود و دوست نداشت كه ما دست به سياه و سفيد بزنيم.
از آن جا كه متوجه شده بودم پدرم كارهاي غير قانوني مي كند از اين بابت خيلي رنج مي كشيدم اما چيزي نمي گفتم زيرا مي ترسيدم مرا از خيلي چيزهايي كه در اختيار داشتم محروم كند.
چند بار تصميم گرفتم مستقل شوم و روي پاي خود
»
شعر کودکانه شهادت امام موسی کاظم (ع)
»
همه چیز درباره ی تکثیر دلقک ماهی ها
»
قدیمی ترین فرش ایران در موزه وین
»
روبيکا هیچ گونه اينترنت رايگان براي همراه اول و ايرانسلي ف...
»
زیباترین مدلهای میز تلویزیون 2022 از تلویزیون تا کنسول
»
تفاوت النترا وارداتی و مونتاژ و اختلاف قیمت آنها
»
یک روش آسان برای پاک کردن لکه خمیردندان از روی فرش
»
اپلیکیشن های فیلم و سریال با اینترنت رایگان