-بوي خوش زندگي - سعيده اسلاميه
صبح كه از خواب بيدار شدم دستم هنوز بوي خوش آن خانه را ميداد. قبل از آنكه چشمهايم را باز كنم تمام لحظههاي شب قبل را مزهمزه كردم. دو شب بعد از اينكه به مكه رسيدم تنها رفتم مسجدالحرام؛ آخر شب بعد از كار روزانه. محلهاي كه هتل ما در آن واقع شده بود فاصله زيادي با مسجد داشت اما مينيبوسها هر ساعت از شبانهروز آماده بودند تا زائران را به مقصد برسانند؛ خودروهايي كه فقط ايرانيها را سوار ميكردند. آنقدر