- روزی كه به دنیا آمد همه ناراحت شدند. پدرش پسر دوست داشت و تمام این 9 ماه را دعا كرده بود تا بچهای كه در راه است پسر باشد اما...
فاطمه گفت: تنها بویی كه از دختر بودن بردهام اسمم است. كوچك كه بودم همیشه برایم لباسهای پسرانه میخریدند و همیشه موهایم كوتاه بود. همبازی هام توی كوچه پسرها بودند و به جای عروسك با تفنگ و دوچرخه و توپ بازی میكردم.
بزرگتر كه شدم دلم میخواست به همین نوع زندگی ادامه بدهم. از روسری و دامن و مانتو خوشم نمیآمد، بارها از پدر برای این خواسته كتك خوردم. تقصیری نداشت او هم از حرف مردم به ستوه آمده بود.
بالاخره از خانه زدم بیرون، اولین كاری كه كردم توی یك دستشو
»
شعر کودکانه شهادت امام موسی کاظم (ع)
»
همه چیز درباره ی تکثیر دلقک ماهی ها
»
قدیمی ترین فرش ایران در موزه وین
»
روبيکا هیچ گونه اينترنت رايگان براي همراه اول و ايرانسلي ف...
»
زیباترین مدلهای میز تلویزیون 2022 از تلویزیون تا کنسول
»
تفاوت النترا وارداتی و مونتاژ و اختلاف قیمت آنها
»
یک روش آسان برای پاک کردن لکه خمیردندان از روی فرش
»
اپلیکیشن های فیلم و سریال با اینترنت رایگان