-بدون بزرگ ترها
بچه ها ديگر دوست نداشتند به حرف بزرگ ترها گوش كنند. دل شان نمي خواست صبح كه از خواب بيدار مي شوند دست و صورت شان را بشويند و شب ها سرساعت ٩ بخوابند.
آن ها از گوجه فرنگي و خورشت كدو و سوپ هويج متنفر بودند. دل شان مي خواست همه روز بازي كنند و لباس هاي شان را حسابي كثيف كنند و...
براي همين يك روز دور هم جمع شدند و تصميم گرفتند مستقل باشند.
آن ها تصميم گرفتند يك شهر كوچك براي خودشان درست كنند و آن جا راحت زندگي كنند بدون دخالت بزرگ ترها، بزرگ ترها خيلي از اين موضوع ناراحت بودند با اين همه به بچه ها اجازه دادند.
همه بچه هاي ش
»
شعر کودکانه شهادت امام موسی کاظم (ع)
»
همه چیز درباره ی تکثیر دلقک ماهی ها
»
قدیمی ترین فرش ایران در موزه وین
»
روبيکا هیچ گونه اينترنت رايگان براي همراه اول و ايرانسلي ف...
»
زیباترین مدلهای میز تلویزیون 2022 از تلویزیون تا کنسول
»
تفاوت النترا وارداتی و مونتاژ و اختلاف قیمت آنها
»
یک روش آسان برای پاک کردن لکه خمیردندان از روی فرش
»
اپلیکیشن های فیلم و سریال با اینترنت رایگان