- قطعات عاشقانه(7)
کيستي که من اين گونه با اعتماد نام خود را با تو ميگويم کليد خانه ام را در دستت ميگذارم نان شادي هايم را با تو قسمت ميکنم به کنارت مي نشينم و بر زانوي تو اين چنين آرام به خواب مي روم ؟ کيستي که من اينگونه به جد در ديار رويا هاي خويش با تو درنگ ميکنم ؟ هی... ."تو" با توام... "تو" خود خود "تو" تو که تمام ضمیرهای "-ِت"را به انحصار خودَت کشانده ای و عشق این و آن را به جان میخری و عــــــــــــــــشـــــــ ق میکنی ... میش