- «صنما ناز مکن» توی تاریکروشن سالن پیچیده بود. بهانگشتهایش که روی دستهی ساز بالا و پایین میرفت و چشمهایش که هر از گاهی بازشان میکرد، نگاه میکردم. خیال میکردم به من نگاه میکند. انگار منبع الهام شعر یا حس و حالی که داشت، از من بود. یواشکی به صورت دختر بغلدستیام نگاه کردم. چشمهایش را بسته بود و همراه موسیقی، سرش را به چپ و راست تکان میداد. جوری که انگار آهنگ برای او ساخته شده است. سالن جای سوزن انداختن نبود. چند نفری روی زمین، چهارزانو یا حتی با زانوهای توی سینه جمع شده، نشسته بودند و جوری خودشان را تکان میدانند که خیال میکردی در خلسه فرو رفتهاند. انگار «صنما»ی خواننده، فقط من نبودم، دختر بغلدستی
»
شعر کودکانه شهادت امام موسی کاظم (ع)
»
همه چیز درباره ی تکثیر دلقک ماهی ها
»
قدیمی ترین فرش ایران در موزه وین
»
روبيکا هیچ گونه اينترنت رايگان براي همراه اول و ايرانسلي ف...
»
زیباترین مدلهای میز تلویزیون 2022 از تلویزیون تا کنسول
»
تفاوت النترا وارداتی و مونتاژ و اختلاف قیمت آنها
»
یک روش آسان برای پاک کردن لکه خمیردندان از روی فرش
»
اپلیکیشن های فیلم و سریال با اینترنت رایگان