-از دل دادگي تا دل زدگي
مي ايستم و پشت سرم را نگاه مي كنم، تنها بياباني است بر هوت كه جز خاروخس چيز ديگري در آن نمي بينم و روبه رو سرابي زيبا كه هر چه به آن نزديكتر مي شوم، دهشتناك تر از برهوتي مي شود كه پشت سر گذاشته ام.
با همه بيم ها، ترس ها، نااميدي ها، نخواستن ها، نتوانستن ها، لرزش ها، ارزش ها، لغزش ها، فرياد ها، ضجه ها، اشك ها، التماس ها، ترديد ها، دودلي ها، بدگماني ها، بي اعتمادي ها، دوست نداشتن ها، نفرت ها، بيزاري ها، تنش ها، اضطراب ها، سردرگمي ها، بلا تكليفي ها به آن چه كه فكر مي كردم تقدير، سرنوشت، روزگار، پيشاني نوشت برايم رقم زده تن دادم. و باز مجبور شدم عشق را در پشيمان
»
شعر کودکانه شهادت امام موسی کاظم (ع)
»
همه چیز درباره ی تکثیر دلقک ماهی ها
»
قدیمی ترین فرش ایران در موزه وین
»
روبيکا هیچ گونه اينترنت رايگان براي همراه اول و ايرانسلي ف...
»
زیباترین مدلهای میز تلویزیون 2022 از تلویزیون تا کنسول
»
تفاوت النترا وارداتی و مونتاژ و اختلاف قیمت آنها
»
یک روش آسان برای پاک کردن لکه خمیردندان از روی فرش
»
اپلیکیشن های فیلم و سریال با اینترنت رایگان