-مرزي ميان من و خدا يا ميان من و خودم - سعيده اسلاميه
صبح آخرين روز مدينه با تب شديد شروع شد. وقتي از خواب بيدار شدم تمام تنم مثل آلرژي ريخته بود بيرون. اول ترسيدم، فكر كردم نكنه يك مريضي جديتري گرفته باشم اما بعد از پرسوجو از مادرم در تهران فهميدم ديگه مريضي از اين نوع نمانده كه بگيرم. بعد از چند ساعت هم تنم خوب شد و فقط تب ماند. نتيجه اين شد كه مجبور شدم تمام روز را در هتل بمانم. مريض شدن در كشور غريب با مريض شدن در خانه خيلي ف