-زندان زنان
گروه ترجمه، مينا شرفي؛ زماني كه دبورا شافر سر كارش حاضر مي شود درها پشت سرش قفل مي شوند. او براي هشت ساعت قادر به ترك اين مكان نخواهد بود. اگر اتفاق ناگواري هم رخ دهد او راه فراري نخواهد داشت. او يك جليقه ضدگلوله مي پوشد تا از ضربات چاقو و ميله هاي آهني در امان باشد. اين لباس سنگين است و دبورا در آن به هيچ وجه راحت نيست اما مي داند براي نجات زندگي اش بايد آن را بپوشد. خشونت او را نمي ترساند. او هيچ وقت دختري ترسو نبود. آنچه او را نگران مي كند مبتلا شدن به بيماري هاي عفوني است. دبورا مي داند در هر زمان ممكن است شخصي به او تف بيندازد و ادرار به سر و رويش بپاشد. البته زندان براي
»
شعر کودکانه شهادت امام موسی کاظم (ع)
»
همه چیز درباره ی تکثیر دلقک ماهی ها
»
قدیمی ترین فرش ایران در موزه وین
»
روبيکا هیچ گونه اينترنت رايگان براي همراه اول و ايرانسلي ف...
»
زیباترین مدلهای میز تلویزیون 2022 از تلویزیون تا کنسول
»
تفاوت النترا وارداتی و مونتاژ و اختلاف قیمت آنها
»
یک روش آسان برای پاک کردن لکه خمیردندان از روی فرش
»
اپلیکیشن های فیلم و سریال با اینترنت رایگان