- برگرفته از سایت:ایران یوزر
(1)
جلوی آینه ی بخار گرفته ی حموم وایساده بودم و از زیر لایه بخار به خودم نگاه میکرد. هیچ چیز نمیدم به جز یه آدم خردشده و تحقیر شده. یه دختر غمگین و تنها، تنها تر از همیشه.چرا نیما؟ آخه چرا؟ من واست چی کم گذاشته بودم؟
با موهای خیس از حموم خارج شدم و خودمو روی مبل ولو کردم. اعصابم به شدت متشنج و داغون بود، هیچوقت فکر نمیکردم اینطوری بشه و عاقبت من و نیما به اینجا برسه. از سر موهام آب میچکید ، ولی حس بلند شدن و خشک کردنشون رونداشتم. فردا میرم و کوتاه ترشون میکنم، به من یکی نمیاد که بخوام موهامو بذارم بلند بشه. دلم داشت ضعف میرفت،
»
شعر کودکانه شهادت امام موسی کاظم (ع)
»
همه چیز درباره ی تکثیر دلقک ماهی ها
»
قدیمی ترین فرش ایران در موزه وین
»
روبيکا هیچ گونه اينترنت رايگان براي همراه اول و ايرانسلي ف...
»
زیباترین مدلهای میز تلویزیون 2022 از تلویزیون تا کنسول
»
تفاوت النترا وارداتی و مونتاژ و اختلاف قیمت آنها
»
یک روش آسان برای پاک کردن لکه خمیردندان از روی فرش
»
اپلیکیشن های فیلم و سریال با اینترنت رایگان