-جويندگان عاطفه مادر بيمار در آرزوى سرپناه
خميرگل هاى دست سازم در حالى آهسته رنگ مى گيرند كه انگشتان نحيف و نيمه جان دست هايم ديگر رمقى براى ساختن گل هاى بعدى ندارند / گلبرگ هاى كاغذى و خميرى در حالى در گلدان هاى سفالى جا مى گيرند كه پاهايم ديگر رمق نشستن درحصارسخت صندلى چرخدار را ندارند. زانوهاى بى جانم از شدت درد به سختى مى لرزد و درد در لرزش صدايم شكاف برمى دارد.
يك پله ، دو پله ، سه پله //.تا پله شانزدهم بيا / لحظه اى توقف كن. اين اتاق سه در سه كه مى بينى همه خانه من و دختر و پسر خردسالم است. راستى گلبرگ هاى گلدانم را نگاه كن ؛همه كاغذى اند! از آرزوهايم نپرس كه آرزويى نيست
»
شعر کودکانه شهادت امام موسی کاظم (ع)
»
همه چیز درباره ی تکثیر دلقک ماهی ها
»
قدیمی ترین فرش ایران در موزه وین
»
روبيکا هیچ گونه اينترنت رايگان براي همراه اول و ايرانسلي ف...
»
زیباترین مدلهای میز تلویزیون 2022 از تلویزیون تا کنسول
»
تفاوت النترا وارداتی و مونتاژ و اختلاف قیمت آنها
»
یک روش آسان برای پاک کردن لکه خمیردندان از روی فرش
»
اپلیکیشن های فیلم و سریال با اینترنت رایگان