- آخرین خیانت
عرقبه های ساعت روی دوازده بود ، رخساره سه ساعت دیر کرده بود ، حواسم پرتش شده بود ، حالم بد بود ، هیچ وقت اینکارو نمی کرد ، نگرانش شده بود ، یعنی کجا می تونست رفته باشه ، چرا موبایلش خاموش بود ؟؟؟ با خودم کلنجار می رفتم که در رختکن باز شد و دختری بیست و دو ساله اما پیر ، با ست مشکی ، موهای سیاه و شلخته روی پیشانی ، بینی که با ظرافت طراحی شده ، لب های کشیده ، سرخ و جذاب ، صورت زیبا با یک جفت چشم مشکی و گیرا که به عادت همیشگی کیفش را در مچ دستش داشت و به زمین کشیده می شد داخل آمد ، آره خودش بود ، رخساره بود با مرجان دختر خالش اما چرا پریشان ؟ از یه چیزی ناراحت بود ،انگار غم دنی
»
شعر کودکانه شهادت امام موسی کاظم (ع)
»
همه چیز درباره ی تکثیر دلقک ماهی ها
»
قدیمی ترین فرش ایران در موزه وین
»
روبيکا هیچ گونه اينترنت رايگان براي همراه اول و ايرانسلي ف...
»
زیباترین مدلهای میز تلویزیون 2022 از تلویزیون تا کنسول
»
تفاوت النترا وارداتی و مونتاژ و اختلاف قیمت آنها
»
یک روش آسان برای پاک کردن لکه خمیردندان از روی فرش
»
اپلیکیشن های فیلم و سریال با اینترنت رایگان