- از در آمدي و من از خود به در شدم
گويي كز اين جهان به جهان دگر شدم
گوشم به راه تا كه خبر مي دهد ز دوست
صاحب خبر بيامد و من بي خبر شدم
گفتم ببينمش مگرم درد اشتياق
ساكن شود ، بديدم و مشتاق تر شدم
چون شبنم اوفتاده بودم پيش آفتاب
مهرم به جان رسيد به عيوق بر شدم
دستم نداد قوت رفتن به پيش دوست
چندي به پاي رفتم و چندي به سر شدم
تا رفتنش ببينم و گفتنش بشنوم
از پاي تا به سر همه سمع و بصر شدم
من چشم از او چگونه توانم نگاه داشت
كاول نظر به ديدن او ديده ور شدم
بيزارم از وفاي
»
شعر کودکانه شهادت امام موسی کاظم (ع)
»
همه چیز درباره ی تکثیر دلقک ماهی ها
»
قدیمی ترین فرش ایران در موزه وین
»
روبيکا هیچ گونه اينترنت رايگان براي همراه اول و ايرانسلي ف...
»
زیباترین مدلهای میز تلویزیون 2022 از تلویزیون تا کنسول
»
تفاوت النترا وارداتی و مونتاژ و اختلاف قیمت آنها
»
یک روش آسان برای پاک کردن لکه خمیردندان از روی فرش
»
اپلیکیشن های فیلم و سریال با اینترنت رایگان