- نويسنده : اعظم نیک سرشت
فصل اول
راحیل دختر یکی یکدانه آقای نفیسی به همراه دو برادر خود رامین و نادر سالهای اول زندگی را در سواحل نیس فرانسه گذرانده بودند. پدر آنها کارمند عالیرتبه سفارت ایران و مادرشان دبیر ادبیات فارسی در دبیرستان ایرانیان مقیم فرانسه بود و راحیل شلوغ و شیطان کوچکترین فرزند این خانواده خوشبخت بود. آنها زندگی ارام و نسبتا مرفهی داشتندو پدر و مادری که صمیمانه به یکدیگر عشق می ورزیدند.
زنگ خطر برای اولین بار وقتی راحیل چهارده ساله بود به صدا در آمد. در یک نیمه شب طوفانی مادر را که دچار درد شدیدی در ناحیه شکم شده بود در میان بهت و حیرت فرزندانش ب
»
شعر کودکانه شهادت امام موسی کاظم (ع)
»
همه چیز درباره ی تکثیر دلقک ماهی ها
»
قدیمی ترین فرش ایران در موزه وین
»
روبيکا هیچ گونه اينترنت رايگان براي همراه اول و ايرانسلي ف...
»
زیباترین مدلهای میز تلویزیون 2022 از تلویزیون تا کنسول
»
تفاوت النترا وارداتی و مونتاژ و اختلاف قیمت آنها
»
یک روش آسان برای پاک کردن لکه خمیردندان از روی فرش
»
اپلیکیشن های فیلم و سریال با اینترنت رایگان