- مقدمه
شب بود و تاریکی هول انگیزی همه جا فراگرفته بود. صدای قورباغه ها و ناله ی شوم جغدها، موجدات شب زنده داری که سیاهی شب را بر روشنی روز ترجیح میداد. در دل هر رهگذر غریبی، رعب و وحشت می انداخت، اما برای ساکنین این خانه های گلی و قدیمی تمام این صداها عادی بود و کودکان این روستا از طفئلیت با همین نواهای طبیعت خوگرفته بودند. سکوتی که بر فضا حاکم بود خبر از اتمام کار روزانه میداد و انسان را ناخودآگاه در خلسه فرو میبرد و هوس استراحت و خواب شبانه را بر می انگیخت. در یکی از همین خانه های کوچک که مثل بقیه زهوار در رفته بود، دختری نوجوان آرام خوابیده بود و در حالی که به آسمان نگاه میکرد
»
شعر کودکانه شهادت امام موسی کاظم (ع)
»
همه چیز درباره ی تکثیر دلقک ماهی ها
»
قدیمی ترین فرش ایران در موزه وین
»
روبيکا هیچ گونه اينترنت رايگان براي همراه اول و ايرانسلي ف...
»
زیباترین مدلهای میز تلویزیون 2022 از تلویزیون تا کنسول
»
تفاوت النترا وارداتی و مونتاژ و اختلاف قیمت آنها
»
یک روش آسان برای پاک کردن لکه خمیردندان از روی فرش
»
اپلیکیشن های فیلم و سریال با اینترنت رایگان