- مقدمه
كمتر از يك ساعت ديگر كار پرده تمام مي شد شش ماه پيش كه كار كشيدن اونو آغاز كرده بودم به حاج مهدي قول دادم كه تا شب عاشورا تمومش كنم وامشب شب سوم محرم بود . مي دونستم خيلي ها بي صبرانه منتظر بودن تا من بالاخره پرده رو كنار بزنم و به قول نادين اين شاهكار هنري قرن رو نظاره كنن . همه عطش ديدن پرده رو داشتن چون ازهمون روز اولي كه من كار كشيدن اون رو شروع كرده بودم حاج مهدي قدغن كرده بود كه كسي نگاهش به پرده بيفته براي همين يه پرده بزرگ وسط اتاقي كه توي خونه اش برام در نظر گرفته بود نصب كرد و ورود به داخل محوطه ي پشت اون پرده روممنوع اعلام نمود . روزهاي اول دليل اين همه حساسيت حا
»
شعر کودکانه شهادت امام موسی کاظم (ع)
»
همه چیز درباره ی تکثیر دلقک ماهی ها
»
قدیمی ترین فرش ایران در موزه وین
»
روبيکا هیچ گونه اينترنت رايگان براي همراه اول و ايرانسلي ف...
»
زیباترین مدلهای میز تلویزیون 2022 از تلویزیون تا کنسول
»
تفاوت النترا وارداتی و مونتاژ و اختلاف قیمت آنها
»
یک روش آسان برای پاک کردن لکه خمیردندان از روی فرش
»
اپلیکیشن های فیلم و سریال با اینترنت رایگان