- فردی بود مذهبی که اعتقاد راسخی به خدا داشت .او هر روز خداوند را دعا و نیایش می کرد و معتقد بود هر جا یی مشکلی بروز کند ،خدا او را از مهلکه نجات میدهد.
یکی از روز ها بارندگی شد ،روستای مرد را سیل گرفت و همه پا به فرار گذاشتند. چند نفری سوار بر اتومبیل از کنار خانه او می گذشتند و به او اصرار کردند که سوار اتومبیل شود و جانش را نجات دهد،اما مرد جواب داد:"خداوند مرا نجات می دهد! "بارندگی ادامه یافت و آب طبقه اول ساختمان را فرا گرفت و مرد مجبور شد به طبقه دوم برود تا غرق نشود. قایقی از راه رسید ،چند نفری در آن نشسته بودندو به مرد اصرار می کردند که با آنها برود و جانش را نجات دهد. اما مرد نرف
»
شعر کودکانه شهادت امام موسی کاظم (ع)
»
همه چیز درباره ی تکثیر دلقک ماهی ها
»
قدیمی ترین فرش ایران در موزه وین
»
روبيکا هیچ گونه اينترنت رايگان براي همراه اول و ايرانسلي ف...
»
زیباترین مدلهای میز تلویزیون 2022 از تلویزیون تا کنسول
»
تفاوت النترا وارداتی و مونتاژ و اختلاف قیمت آنها
»
یک روش آسان برای پاک کردن لکه خمیردندان از روی فرش
»
اپلیکیشن های فیلم و سریال با اینترنت رایگان