- مردی از پروردگار درخواست نمود تا به او بهشت و جهنم را نشان دهد. خداوند پذیرفت. او را وارد جایی نمود که جمعی از مردم در اطراف یک دیگ بزرگ غذا نشسته بودند. همه گرسنه، نا امید و در عذاب بودند. هر کدام قاشقی داشت که به دیگ می رسید ولی دسته قاشق ها بلند تر از بازوی آنها بود، بطوریکه نمی توانستند قاشق را به دهانشان برسانند!
عذاب آنها وحشتناک بود. خداوند گفت: اینجا جهنم است.
آنگاه مرد از خداوند خواست تا بهشت را به او نشان دهد. خداوند او را به جایی دیگر برد، که درست مانند مکان اولی بود. در آن جا هم یک دیگ غذا بود و جمعی از مردم با همان مشخصات، یعنی همان قاشق های دسته بلند، که دسته
»
شعر کودکانه شهادت امام موسی کاظم (ع)
»
همه چیز درباره ی تکثیر دلقک ماهی ها
»
قدیمی ترین فرش ایران در موزه وین
»
روبيکا هیچ گونه اينترنت رايگان براي همراه اول و ايرانسلي ف...
»
زیباترین مدلهای میز تلویزیون 2022 از تلویزیون تا کنسول
»
تفاوت النترا وارداتی و مونتاژ و اختلاف قیمت آنها
»
یک روش آسان برای پاک کردن لکه خمیردندان از روی فرش
»
اپلیکیشن های فیلم و سریال با اینترنت رایگان