- روزی تصمیم گرفتم که دیگر همه چیز را رها کنم . شغلم را
دوستانم را ، مذهبم را و خلاصه زندگی ام را!
به جنگلی رفتم تا برای آخرین بار با خداوند صحبت کنم .
به خدا گفتم : آیا میتوانی دلیلی برای ادامه ی این زندگی
برایم بیاوری؟
و جواب او مرا شگفت زده کرد.
گفت ؟ آیا سرخس و بامبو را می بینی؟
پاسخ دادم ؟ بلی .
فرمود : هنگامی که درخت بامبو و سرخس را آفریده ، به خوبی
از آنها مراقبت نمودم . به آنها نور و آب و غذای کافی دادم .
دیر زمانی نپایید که سرخس سر از خاک برآورد و تمام زمین
را فرا گرفت اما از بامبو خبری نبود . من از او قطع امید نکردم
»
شعر کودکانه شهادت امام موسی کاظم (ع)
»
همه چیز درباره ی تکثیر دلقک ماهی ها
»
قدیمی ترین فرش ایران در موزه وین
»
روبيکا هیچ گونه اينترنت رايگان براي همراه اول و ايرانسلي ف...
»
زیباترین مدلهای میز تلویزیون 2022 از تلویزیون تا کنسول
»
تفاوت النترا وارداتی و مونتاژ و اختلاف قیمت آنها
»
یک روش آسان برای پاک کردن لکه خمیردندان از روی فرش
»
اپلیکیشن های فیلم و سریال با اینترنت رایگان