-سلام دوستان عزیزم
از امروز رمان زیبای نسرین نوشته نسرین قدیری رو شروع می کنم طبق معمول چند قسمت می زارم اگر خواهان داشت ادامه می دم
تور سفید را روی صورتش انداخت و جلوی آینه رفت. خودش را با دقت نگاه کرد و گفت :
- نسرین خانوم می خواد عروس بشه. نسرین خانوم هم داره عروس میشه.
خندید و با چشم های جوان و آرزومندش به خواهر بزرگش خیره شد
مادرش با بی حوصلگی خود را روی مبل راحتی جا به جا کرد و گفت :
- بسه دیگه ، من نمی دونم تو کی می خوای دور این دیوونه بازیهات رو خط بکشی . می دونی چند سالته؟
تور را از روی صورتش کنار زد و با بغض گفت :
- چند سالمه ؟ نوزده سال
»
شعر کودکانه شهادت امام موسی کاظم (ع)
»
همه چیز درباره ی تکثیر دلقک ماهی ها
»
قدیمی ترین فرش ایران در موزه وین
»
روبيکا هیچ گونه اينترنت رايگان براي همراه اول و ايرانسلي ف...
»
زیباترین مدلهای میز تلویزیون 2022 از تلویزیون تا کنسول
»
تفاوت النترا وارداتی و مونتاژ و اختلاف قیمت آنها
»
یک روش آسان برای پاک کردن لکه خمیردندان از روی فرش
»
اپلیکیشن های فیلم و سریال با اینترنت رایگان