-محكوم بيگناه - لئو تولستوی
برگرفته از وبسايت iketab (http://www.persianbook.net/) :(من از rezas.blogsome.com برداشت کردم) در قصبه ولاديمير تاجر جواني به نام «ديميتريج آكسيونوف» زندگي ميكرد. اين تاجر مالك دو مغازه و يك خانه بود.
آكسيونوف جواني بود زيبا، داراي موهاي بسيار قشنگ مجعد، خيلي با نشاط و زندهدل؛ و مخصوصاً آواز بسيار دلكشي داشت.
يكي از روزهاي تابستان به زن خود اطلاع داد كه بايد براي فروش مالالتجاره خود به شهر مجاور مسافرت نمايد، ولي زنش اصرار ميكرد كه در آن روز بخصوص از مسافرت خودداري كند زيرا شب خواب ديده است كه موهاي قشنگ شوهرش خاكستري شده و ديگر از آن حلقههاي
»
شعر کودکانه شهادت امام موسی کاظم (ع)
»
همه چیز درباره ی تکثیر دلقک ماهی ها
»
قدیمی ترین فرش ایران در موزه وین
»
روبيکا هیچ گونه اينترنت رايگان براي همراه اول و ايرانسلي ف...
»
زیباترین مدلهای میز تلویزیون 2022 از تلویزیون تا کنسول
»
تفاوت النترا وارداتی و مونتاژ و اختلاف قیمت آنها
»
یک روش آسان برای پاک کردن لکه خمیردندان از روی فرش
»
اپلیکیشن های فیلم و سریال با اینترنت رایگان