-مرسی آقا سامان.من چند سالی بود که نرسیده بودم رمان بخونم منو حسابی بردید تو حال و هوای اون روزا به خصوص تابستونا که رمان میگرفتم شب تا صبح تمومش میکردم.
قشنگ بود. لطفاً ادامه بده
از لطفت ممنون. ببخشید من امروز دیگه نمیتونم بیام بقیه اش رو فردا می خونم.
مرسی از این رمان قشنگ واقعا لذت بخشه لطفا ادامه داستان را بنویسید
samanq22 نوشته است:
چشم ابجیهای مهربون من دارم میرم شرکت شب که اومدم ساعت 9 میزارم
سامان جان لطفا هر وقت می خواهی دوباره تایپت رو شروع کنی یه علامت یا یه نشونی بذار تا ما هم بدونیم که تازه تایپ شده و قاطی نکنیم و دن
»
شعر کودکانه شهادت امام موسی کاظم (ع)
»
همه چیز درباره ی تکثیر دلقک ماهی ها
»
قدیمی ترین فرش ایران در موزه وین
»
روبيکا هیچ گونه اينترنت رايگان براي همراه اول و ايرانسلي ف...
»
زیباترین مدلهای میز تلویزیون 2022 از تلویزیون تا کنسول
»
تفاوت النترا وارداتی و مونتاژ و اختلاف قیمت آنها
»
یک روش آسان برای پاک کردن لکه خمیردندان از روی فرش
»
اپلیکیشن های فیلم و سریال با اینترنت رایگان