-آي قصه قصه قصه ؛ من ترسويم
الهام موسوي
دوست دارم هميشه كنار بقيه باشم حتي وقتي دارم تلويزيون نگاه مي كنم. دلم نمي خواهد يك لحظه هم تنها بمانم. تنهايي خيلي
ترسناك است. وقتي تنها هستي همه چيز مثل هيولاها گنده ديده مي شود. جالباسي گنده با آن همه لباس رويش شبيه يك اژدهاي بزرگ آتش پران است. عروسك قورباغه اي قشنگم توي تاريكي مثل يك موجود فضايي بدجنس ديده مي شود. وقتي تنها هستي حتي صداي گنجشك ها كه روي درخت آواز مي خوانند تو را مي ترساند. براي همين است كه جرأت نمي كنم تنهايي توي حياط بروم. حتي اگر صبح باشد. برادرم به من مي گويد ترسوي كوچولو. من دوست ندارم يك ترسوي كوچ
»
شعر کودکانه شهادت امام موسی کاظم (ع)
»
همه چیز درباره ی تکثیر دلقک ماهی ها
»
قدیمی ترین فرش ایران در موزه وین
»
روبيکا هیچ گونه اينترنت رايگان براي همراه اول و ايرانسلي ف...
»
زیباترین مدلهای میز تلویزیون 2022 از تلویزیون تا کنسول
»
تفاوت النترا وارداتی و مونتاژ و اختلاف قیمت آنها
»
یک روش آسان برای پاک کردن لکه خمیردندان از روی فرش
»
اپلیکیشن های فیلم و سریال با اینترنت رایگان