-سلام به دوستان رمان خون نازنین از امروز رمان افسانه شیدایی رو می زارم امیدوارم خوشتون باد و دوست داشته باشین البته اولش چند قسمت می زارم اگر استقبال شد ادامه می دم
وقتی خودم را داخل اتاق 613 انداختم , احساس کردم تمام صورتم آتش گرفته است.دست خودم نبود هر وقت او را می دیدم همین حال می شدم.مخصوصا خودم را به این جهنم منتقل کرده بودم که هر روز او را ببینم , آن چشم های کشیده و نگاه جذاب و زیبا را , آن نیم نگاهی که از بالا به آدم می انداخت!
قد بلندی داشت و وقتی سرش را هم بالا می گرفت از زیر پلک چنان نگاه می کرد که می خواستم آب شوم و به زمین فرو روم! ولی امروز فرق داشت. چون فقط یک دید
»
شعر کودکانه شهادت امام موسی کاظم (ع)
»
همه چیز درباره ی تکثیر دلقک ماهی ها
»
قدیمی ترین فرش ایران در موزه وین
»
روبيکا هیچ گونه اينترنت رايگان براي همراه اول و ايرانسلي ف...
»
زیباترین مدلهای میز تلویزیون 2022 از تلویزیون تا کنسول
»
تفاوت النترا وارداتی و مونتاژ و اختلاف قیمت آنها
»
یک روش آسان برای پاک کردن لکه خمیردندان از روی فرش
»
اپلیکیشن های فیلم و سریال با اینترنت رایگان