-اولین دیدار دو هوو در یک عروسی!
وقتی دو هوو در یک عروسی متوجه ازدواج پنهانی شوهرشان شده و با هم روبرو شدند، جنجالی به پا شد که نتیجه اش تن و صورتهایی زخمی و موهای ریخته شده بر زمین بود. شوهر هم بدون توجه به این نزاع پرسروصدا، سوار کامیونش شد و رفت و پیغام فرستاد اگر دو زنم همدیگر را کشتند و اوضاع آرام شد، برمی گردم. البته هیچ کدام از دو زن، زورشان تا حدی نبود که همدیگر را بکشند. در عوض زن دوم میدان را به رقیب داد و طلاق گرفت و رفت! حالا بعد از سالها، همان زن دوم در زندان یزد به سر می برد و روی دستش چنین خالکوبی دیده می شود: یارب، مپسند که لوطیان خوار شوند. نمی دان
»
شعر کودکانه شهادت امام موسی کاظم (ع)
»
همه چیز درباره ی تکثیر دلقک ماهی ها
»
قدیمی ترین فرش ایران در موزه وین
»
روبيکا هیچ گونه اينترنت رايگان براي همراه اول و ايرانسلي ف...
»
زیباترین مدلهای میز تلویزیون 2022 از تلویزیون تا کنسول
»
تفاوت النترا وارداتی و مونتاژ و اختلاف قیمت آنها
»
یک روش آسان برای پاک کردن لکه خمیردندان از روی فرش
»
اپلیکیشن های فیلم و سریال با اینترنت رایگان