-رژیم غذایی، متر، ترازو، تقویم! تمام شب و روزش شده بود همین چیزها. هنوز اما هیچ اتفاق دلخوشکنندهای نیفتاده بود که بخواهد با افتخار ثبتش کند. رژیم جدید که دستش رسید، هنوز دلدل میکرد. لاغر شدن انگار شده بود جزئی از رؤیاهایش که انگار هرچه به سمتش میدوید، از آن دورتر میشد. یکماه که گذشت، پای چشمهایش کبود شد. دستهایش میلرزید. دست که به سرش میکشید، کلاف مو بود که کف دستش را پر میکرد. دمدمههای ظهر که دلضعفه میافتاد به جانش، دیگر حوصله خودش را هم نداشت. تقویم هی جلو میرفت و عقربه ترازو همچنان ثابت مانده بود روی وزن قبلی... تقویم، 2 ماه بعد را نشان میداد. کم کردن 20 درصد از رقمِ روی
»
شعر کودکانه شهادت امام موسی کاظم (ع)
»
همه چیز درباره ی تکثیر دلقک ماهی ها
»
قدیمی ترین فرش ایران در موزه وین
»
روبيکا هیچ گونه اينترنت رايگان براي همراه اول و ايرانسلي ف...
»
زیباترین مدلهای میز تلویزیون 2022 از تلویزیون تا کنسول
»
تفاوت النترا وارداتی و مونتاژ و اختلاف قیمت آنها
»
یک روش آسان برای پاک کردن لکه خمیردندان از روی فرش
»
اپلیکیشن های فیلم و سریال با اینترنت رایگان