-
راستش من تو زندگیم کارهای هیجانی زیاد کردم .یه سریاشو که روم نمی شه بگم . ولی یه چیزی که به ذهنم رسیده و البته قابل تعریف اینه که بچه که بودم یه همسایه ای مادربزرگم اینا داشتند که پسر خیلی مغرور و پر افاده ای داشت و این پسر یه سگ ترسناک و وحشی داشت که همش دلش می خواست با اون دخترارو بترسونه و بخنده .یه شب منو دختر عموم تصمیم گرفتیم ازش انتقام بگیریم . اون موقع این پسره تازه یدونه ازین موتور خوشگلا خریده بود و گذاشته بودش دم در ما هم تا چشمشو دور دیدیم پریدیم پشتشو فرار کردیم.دختر عموم جلو و من هم ترکش.ما که موتور سواری بلد نبودیم مدام موتورو میزدیم زمین و هی هم بنزینش می ریخت. حتی
»
شعر کودکانه شهادت امام موسی کاظم (ع)
»
همه چیز درباره ی تکثیر دلقک ماهی ها
»
قدیمی ترین فرش ایران در موزه وین
»
روبيکا هیچ گونه اينترنت رايگان براي همراه اول و ايرانسلي ف...
»
زیباترین مدلهای میز تلویزیون 2022 از تلویزیون تا کنسول
»
تفاوت النترا وارداتی و مونتاژ و اختلاف قیمت آنها
»
یک روش آسان برای پاک کردن لکه خمیردندان از روی فرش
»
اپلیکیشن های فیلم و سریال با اینترنت رایگان