-مروري بر مشكلات نشر در ايرانرنجي كه جلد ميشود
شبنم كهنچيوارد كتابخانه كه ميشوي انگار تنها نيستي. فضا پر از پچپچههايي گنگ است؛ از كنار هر قفسه كه ميگذري زمزمهاي ميآيد؛
از قفسه كتب شعر، شاملوست كه ميخواند... «تو ميداني / كه مرا / سر بازگفتن كدامين سخن است / از كدامين درد» (1)... جايي ماركز وصيتنامه زن جاكوب را بازگو ميكند: «وصيت من اينهكه زنده به گورم كنن. » (2)... آنسوتر فلاسفه به زمزمههاي هگل گوش سپردهاند: «براي آنكه جنبشي روي دهد