-پليسينويسي و چند مساله ديگر - سهامالدين بورقاني
وسايل سفر را آماده كردم بودم تا صبح زود عازم فرودگاه شوم. همه چيز را مهيا كرده بودم جز يكي. آرامآرام اين طرف و آن طرف ميرفتم تا مبادا اهل خانه را از خواب بيدار كنم تا ببينم چه چيزي را از قلم انداختهام. وارد راهرو شدم و جلوي كتابخانه‡ ايستادم. طبقه بالاي خانه ما كتابخانه مفصلي است اما اين كتابخانه‡ واقع در راهرو معمولا كتابها و رمانهاي جديد را در خود جاي داده و مثل قفسه تازه