-صفات شيعيان
ابو حمزه ثمالي گويد: يحيي پسر امّ طويل مرا از نوف بكالي خبر داد كه: به عليبن ابيطالب عليهالسلام حاجتي بردم و از جندب پسر زهير، و ربيع پسر خيثم خواستم مرا همراهي كنند. ربيع از پشمينه پوشان بود. پس به راه افتاديم تا به ديدار امام برسيم. او را ديديم از خانه بيرون شده و قصد مسجد دارد. حالي كه ما درپي او بوديم، به چندتن مرد تنومند رسيد كه براي وقتگذراني در گفتگوي بيهوده بودند و بعضي، بعض ديگر را سرگرم مينمودند. چون امير مؤمنان برسر آنان ايستاد، چابك برخاستند، و بر او سلام كردند. امام سلام آنها را پاسخ گفت و پرسيد:
---كه هستيد؟
--- : امير مؤمنان
»
شعر کودکانه شهادت امام موسی کاظم (ع)
»
همه چیز درباره ی تکثیر دلقک ماهی ها
»
قدیمی ترین فرش ایران در موزه وین
»
روبيکا هیچ گونه اينترنت رايگان براي همراه اول و ايرانسلي ف...
»
زیباترین مدلهای میز تلویزیون 2022 از تلویزیون تا کنسول
»
تفاوت النترا وارداتی و مونتاژ و اختلاف قیمت آنها
»
یک روش آسان برای پاک کردن لکه خمیردندان از روی فرش
»
اپلیکیشن های فیلم و سریال با اینترنت رایگان