-"روزگار غريب" يا تلخ و شيرين خوابگاه دانشجويي
ياد شبهاي رمضان، صفهاي طويل گرفتن سحري و افطاري و وضو. صفهاي بدون پايان كه كم كم برايت عادت ميشود. ياد پچ پچها و هق هقهاي شبانه دختران دلتنگ، تلفن عمومي هميشه شلوغ، التماس كردن براي اينكه 5 دقيقه بيشتر توي حياط قدم بزني...فقط دنبال يك راه گربه رو ميگردي كه خودت را جا بدهي و سرت را فرو كني توي جزوههايي كه يك ترم ازشان غافل بودي. ترمي كه همهاش به گل گفتنها و مجلس گرفتنهاي شبانه و گشت و گذار هاي روزانه ختم شدهاست.