-من فريب خوردم كاش پاي من هيچ وقت به آن آرايشگاه زنانه باز نمي شد
تهران - خبرگزاري ايسكانيوز :من خواستگاران زيادي داشتم اما هر كدام را به بهانه اي رد مي كردم. يكي قدش كوتاه بود ، ديگري شكل و شمايلي نداشت و ...
راستش را بخواهيد اينها همه بهانه بود؛ من وحيد را دوست داشتم و مي دانستم كه روزي به خواستگاري ام خواهد آمد ،منتظرش بودم هر چند آدم مغروري بود و علاقه اش را در حركات و رفتارش نشان نمي داد بالاخره انتظار به سر آمد و مادر وحيد