-اولين بمب شيميايي
تهران - حيات
... جزيره مجنون كه آزاد شد، من هم جزو اكيپ هاي جمع آوري غنائم و تجهيزات، به آنجا اعزام شدم. يكي از روزهاي آخر ماموريت، در حالي كه يك كانتينر12 متري را بُكسل كرده بودم به پشت خودوري تويوتا و داشتم برمي گشتم به طرف مقر، وسط هاي راه ديدم جلوي ماشين يك چيزهايي است درست مثل حباب روي سطح آب. حدس زدم هواپيماهاي دشمن آمده اند و من متوجه نشده ام و حالا دارند با تيربار به طرفم شليك مي كنند. زدم روي ترمز و پريدم پايين. تا پياده شدم هواپيماها، اطرافم را بمباران كردند. سريع رفتم زير تويوتا تا حداقل سنگري داشته باشم. بمب ها صداي چنداني نداشتند وقت منفجر شدن
»
شعر کودکانه شهادت امام موسی کاظم (ع)
»
همه چیز درباره ی تکثیر دلقک ماهی ها
»
قدیمی ترین فرش ایران در موزه وین
»
روبيکا هیچ گونه اينترنت رايگان براي همراه اول و ايرانسلي ف...
»
زیباترین مدلهای میز تلویزیون 2022 از تلویزیون تا کنسول
»
تفاوت النترا وارداتی و مونتاژ و اختلاف قیمت آنها
»
یک روش آسان برای پاک کردن لکه خمیردندان از روی فرش
»
اپلیکیشن های فیلم و سریال با اینترنت رایگان