روایت تلخ یک مادر از زیرگرفتن پسر 4 ساله اش توسط خودش روایتی از این کُردهای شریف و دوست داشتنی در زیر آوار نجات ۶ نفر توسط سگهای زندهیاب از زیر آوار فداکاری مادری که در زلزله جان داد تا فرزندش زنده بماند- روایت لحظات تلخ کودکی که مادر زیر آوار روی اوخیمه زد تا زنده بماند/خاله علی:مادرش را می خواهد،چه کنم
ساعت از 9 شب گذشته بود و من میهمان خانه خواهرم بودم. سفره را پهن کردیم تا شام بخوریم. من بودم، خواهرم، فرزندشان و همسرش؛ خواهرم برای شام خورشت «خلال» درست کرده بود و من از سر سفره برخاستم تا پارچ آب را بیاورم.اما ناگهان در یک چشم به هم زدن، همه چیز با خاک یکسان شد.
آفتابنیوز : روزنامه ایران گزارشی از یک روستای زلزله زده را منتشر کرده است.
در این گزارش آمده است:
ساعت از 9 شب گذشته بود و من میهمان خانه خواهرم بودم. سفره را پهن کردیم تا شام بخوریم. من بودم
»
شعر کودکانه شهادت امام موسی کاظم (ع)
»
همه چیز درباره ی تکثیر دلقک ماهی ها
»
قدیمی ترین فرش ایران در موزه وین
»
روبيکا هیچ گونه اينترنت رايگان براي همراه اول و ايرانسلي ف...
»
زیباترین مدلهای میز تلویزیون 2022 از تلویزیون تا کنسول
»
تفاوت النترا وارداتی و مونتاژ و اختلاف قیمت آنها
»
یک روش آسان برای پاک کردن لکه خمیردندان از روی فرش
»
اپلیکیشن های فیلم و سریال با اینترنت رایگان