-آونگ گاليله
17 سال داشت و از گوش فرادادن به موسيقي آيين عشا و رباني كه در كليساي جامع پيزا اجرا ميشد، حوصلهاش سر رفته بود. اين دانشجوي جوان طب در حالي كه در جستوجوي موضوعي بود كه سرش را گرم كند، توجه خود را به چلچراغي در ارتفاع زياد در بالاي سرش معطوف كرد كه از زنجيري دراز و باريك آويخته شده و به آرامي در وزش نسيم بهاري نوسان ميكرد. با خودش انديشيد كه چه مدتي طول ميكشد تا نوسانهاي اين چلچراغ تكرار شوند؛ اين زمان نوسان را با