طنز؛ محکومیت اقدام بیشرمانه تأسیس هتل طنز؛ چرا به جای حزب خانقاه نمیزنید؟ تصاویر هوایی جالب از اتاق خواب افراد در کشورهای مختلف طنز؛ حکایت بچه بی ادب و پدر رادارش- مهرداد نعیمی در وبسایت چیزنا نوشت:
دوستی داشتیم به اسم مرتضی که سالهای طولانی دختری به اسم رزیتا رو دوست داشت، اما چون هیچوقت رزیتا حتی برای یک دقیقه هم به اون روی خوش نشون نداده بود، مرتضی بدون اینکه کاراکترِش رو بشناسه هر روز دیوانهوارتر عاشقش میشد. کارش به جایی رسید که عصرها میرفت بالای درخت مینشست و با گریه میخوند: «سهغم اومد به جونم هر سه یکبار، غریبی و اسیری و غمِ یار»
مدتها گذشت و از قضا در یک مراسم عروسی، مرتضی فرصت پیدا کرد یک ساعت کنار رزیتا بشینه! چهار پنج بار سُرفه کرد تا صداش صاف بشه، بعد گفت: «دقت کردی اسم مرتضی و رزیتا چقدر شبیه همن؟»
رزیتا: «
»
شعر کودکانه شهادت امام موسی کاظم (ع)
»
همه چیز درباره ی تکثیر دلقک ماهی ها
»
قدیمی ترین فرش ایران در موزه وین
»
روبيکا هیچ گونه اينترنت رايگان براي همراه اول و ايرانسلي ف...
»
زیباترین مدلهای میز تلویزیون 2022 از تلویزیون تا کنسول
»
تفاوت النترا وارداتی و مونتاژ و اختلاف قیمت آنها
»
یک روش آسان برای پاک کردن لکه خمیردندان از روی فرش
»
اپلیکیشن های فیلم و سریال با اینترنت رایگان