زندگی زیباست (49) 26 راه ساده برای واردکردن هیجان به زندگی زندگی دشوار متکدی ۱۴ ساله و فرزندش اسنودن: از زندگی در روسیه خسته شده ام-
یکی رفت و یکی موند و یکی از غصه هاش خوندو
یکی برد و یکی باخت و یکی با قسمتش ساختو
یکی رنجید ""یکی بخشید""
یکی از آبروش ترسید
یکی بد شد، یکی رد شد،
یکی پابند مقصد شد
تو اما باش، """خدا اینجاست...!!
هر آن ممکن است شبی فرا رسد،
و آنچنان آرام گیرم که دیدار صبحی