-
راسخون -سعید طلوعی : داستان ازآنجا شروع مي شود که خداي عشق مرحمت فرمود تا يک صبح تا ظهر عشق را عريان در عرصه تفته يک بيابان نشان شده در معرض تمام چشم هاي بينا و عاشق قرار دهد. خداي عشق تمامي اعصار تاريخ را ورق زده بود تا هفتاد و دو اسوه و اسطوره را گلچين کند و گرد هم قرار دهد، او جا ماندگان قافله را هم رسانيد و پيشتر رفته ها را به عشق بازگردانده بود. البته اين 72 نفر پيش از اين