-دســـــــــت سرنوشت
فهيمه صابرىبرادرم ، روى ايوان خانه ايستاده بود و برخلاف هميشه وارد اتاقم نشد. صداى فريادش مثل خنجرى پولادى بر قلبم نشست. حس ششم را باور ندارم، اما پندارى آن روز و در آن لحظه احساس كردم واقعه تلخ و نگران كننده اى در حال وقوع است. واقعه اى كه نمى توانست چندان خوشايند باشد. در حالى كه قلبم در سينه بى قرارى مى كرد برخاستم و از اتاق بيرون رفتم. برادرم با ديدن من زير لب سلام كرد و بى آن كه منتظر شنيدن پاسخ باشد، بى مقدمه گفت: «خواهر... چرا متوجه نيستى من و فرهاد تصميم گرفته ايم اين خانه را بفروشيم. به پول آن بيشتر نياز داريم تا اين كه اين خانه خرابه با حياط و حوض و باغچه ه
»
شعر کودکانه شهادت امام موسی کاظم (ع)
»
همه چیز درباره ی تکثیر دلقک ماهی ها
»
قدیمی ترین فرش ایران در موزه وین
»
روبيکا هیچ گونه اينترنت رايگان براي همراه اول و ايرانسلي ف...
»
زیباترین مدلهای میز تلویزیون 2022 از تلویزیون تا کنسول
»
تفاوت النترا وارداتی و مونتاژ و اختلاف قیمت آنها
»
یک روش آسان برای پاک کردن لکه خمیردندان از روی فرش
»
اپلیکیشن های فیلم و سریال با اینترنت رایگان