-تعريف تازهاي از زبان پيرمرد خدايي كه هنوز دايي را دوست دارد
جام جم آنلاين: بازي تمام شده و از دفتر روزنامه بيرون ميآيم. تقريبا به ساعات پاياني شب رسيدهايم و وقتي به پيروزي تيم ملي مقابل امارات و زنده ماندن اميدهايمان براي صعود فكر ميكنم، خستگي يك روز كاري و ماندن تا پاسي از شب در دفتر تحريريه از تنم بيرون ميرود. كنار خيابان چند دقيقهاي را با فكر و خيال و يادآوري صحنه گلي كه زديم و چند توپي كه وارد دروازه نشد سر ميكنم تا تاكسي نارنجي رنگي با اين درخواستم مقابلم ميايستد: دربست!