-شهیدخبر(شهیدنیوز): علی سه ساله بود که فهمیدم یک سر و گردن از بقیه ی هم سن و سالانش بیشتر می فهمد. بزرگترهم که شد، مثل یک جوان برخورد می کرد. به برادر و خواهرانش می گفت:" می رید حموم، خودتون لباس هاتون رو بشورید؛ عزیز وقت ندارهعلی سه ساله بود که فهمیدم یک سر و گردن از بقیه ی هم سن و سالانش بیشتر می فهمد. بزرگترهم که شد، مثل یک جوان برخورد می کرد. به برادر و خواهرانش می گفت:" می رید حموم، خودتون لباس هاتون رو بشورید؛ عزیز وقت نداره" یا می گفت:" کفش ها تون رو خودتون واکس بزنید. لباس هاتون رو خودتون اتو کنید. عزیز همین که برای ما غذا درست می کنه بسه." هر چه قدر به بچه ها می گفت
»
شعر کودکانه شهادت امام موسی کاظم (ع)
»
همه چیز درباره ی تکثیر دلقک ماهی ها
»
قدیمی ترین فرش ایران در موزه وین
»
روبيکا هیچ گونه اينترنت رايگان براي همراه اول و ايرانسلي ف...
»
زیباترین مدلهای میز تلویزیون 2022 از تلویزیون تا کنسول
»
تفاوت النترا وارداتی و مونتاژ و اختلاف قیمت آنها
»
یک روش آسان برای پاک کردن لکه خمیردندان از روی فرش
»
اپلیکیشن های فیلم و سریال با اینترنت رایگان