-به گزارش ذاکرنیوز،در ادامه روایت حاتمی کیا از کودکی و محل تولدش را می خوانید : -من 6 تا خواهر داشتم و تنها پسر خانواده بودم. خانه ما در محله پامنار در مرکز شهر بود، مرکز شهرِ آن موقع تهران. خانه ای تقریبا سیصد و چند متری بود که به قول معروف حالت قمر خانومی داشت. عمو و خانواده اش آن طرف حیاط می نشستند و ما آن طرف دیگر. خانه، حیاط و زیرزمین های بزرگی داشت. من خلوت های خودم را در همین زیرزمین می گذراندم؛ با حرف زدن، با آواز خواندن و با نقش بازی کردن. این احساس ها را خواهرانم خیلی خوب می شناسند. -یادم نمی رود که کارم در خانه، کشوبافی بود. پسرعمویم در زیرزمین دستگاه های تریکوبافی گذاشت و من به عنوا
»
شعر کودکانه شهادت امام موسی کاظم (ع)
»
همه چیز درباره ی تکثیر دلقک ماهی ها
»
قدیمی ترین فرش ایران در موزه وین
»
روبيکا هیچ گونه اينترنت رايگان براي همراه اول و ايرانسلي ف...
»
زیباترین مدلهای میز تلویزیون 2022 از تلویزیون تا کنسول
»
تفاوت النترا وارداتی و مونتاژ و اختلاف قیمت آنها
»
یک روش آسان برای پاک کردن لکه خمیردندان از روی فرش
»
اپلیکیشن های فیلم و سریال با اینترنت رایگان